راهنما :
با خیال راحت خرید کنید .پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست .در صورت هرگونه مشکل در خرید آنلاین و دریافت فایل با شماره 09159886819 - صارمی اسمس بدهید .

۳۵۷۰ مطلب توسط «مدیر سایت» ثبت شده است

۰

انشا در مورد ۱۳ بدر یا روز طبیعت

 تحقیق رایگان

انشا در مورد ۱۳ بدر یا روز طبیعت

انشا در مورد روز طبیعت

انشا شماره یک

مقدمه: روز آخر تعطیلات عیدانه که مصادف با روز طبیعت است را به دل طبیعت می رویم تا هم از طبیعت بهاری استفاده کرده باشیم و هم تا آخرین لحظه ی تعطیلات را دور هم دیگر و در کنار خانواده سپری کرده باشیم.

تنه انشاء: روز طبیعت بهانه ایی است برای در کنار هم بودن و لذت از هوای پاک و طبیعت ناب که نقاشی دست خداوند است و مثالش هیچ کجا نیست اما بعضی از شهروندان که در این روز به طبیعت می روند به جای استفاده ی درست از طبیعت به آن آسیب می رسانند و با حکاکی روی درخت ها و آتش زدن جنگل و ریختن زباله روز به روز چهره طبیعت را کدر می کنند و از زیبایی و هوای پاکیزه آن می کاهند و در مقابل به آن زشتی و بوی نامطبوع می بخشند و اصلا به فکر طبیعت و بقای طبیعت نیستند و تنها به لذت لحظه ایی خود فکر می کنند و زحمت برداشتن زباله هایی که خودشان ریخته اند را حتی به خودشان نمی دهند. اگر با همین رویه ادامه پیدا کند ما در سال های آینده چیزی به اسم طبیعت و جنگل و گل های زیبا را نداریم و تنها چیزی که برایمان باقی مانده درخت های خشک و مخوف هستند و کوه های زباله که از بوی تعفن آن ها اکسیژن برای تنفس باقی نماند. سیزده بدر بهانه ای است برای حفظ طبیعت برای قدر دانستن طبیعت نه تخریب و نابودی طبیعت و اما فلسفه ی گذشتگان در باب طبیعت، در گذشته های نزدیک عدد۱۳ را نحس می شماردند و اعتقاد داشتند در چنین روزی برای در امان ماندن از مشکلات در روز۱۳ اول سال از خانه های خود خارج شویم تا همراه ما نحسی ها از خانه ها دور شوند و به بیرون از خانه بروند و اینطور که پیداست درست گفته اند زیرا نحسی ها دامن طبیعت را خیلی سفت و محکم چسبیده اند و قصد نابودی آن را دارند و هیچ کس جز خود انسان نیست که بتواند مانع این مشکل شود.

نتیجه گیری:اگر ما انسان ها تنها چند دقیقه از زمان خود را صرف پاکسازی طبیعت کنیم و زباله ها را جمع آوری کنیم خودش تبدیل می شود به دستی محکم برای زدودن کثیفی ها . بیاییم از همین سن این طرز فکر را در خود بپرورانیم که طبیعت محل زندگی ما است و با کثیف کردن آن تنها کسانی که بیشترین ضرر را می بینند خود ما هستیم.

 

انشا شماره دو

تعطیلات عید با تمام خوشی هایش به پایان می رسد و پایان آن روز سیزدهم، یعنی روز سیزده بدر است؛ روزی که با تمام شدنش تعطیلات هم تمام می شود پس باید قدرش را بدانیم! سیزده بدر را روز طبیعت نیز نامیده اند طبیعتی که در آن روز هزاران نفر میهمان آنند و به تفریح مشغول. البته نه تفریحی که لطمه به زیبایی طبیعت بزند.

در روز سیزده بدر بیشتر از روزهای قبل انرژی مصرف می کنیم و هیجان داریم چرا که آخرین روز تعطیلات است و فردایش شروع درس و کار و مدرسه! ما روز سیزده بدر خیلی زود بیدار می شویم و وسایلمان را جمع کرده و به پارک می رویم. بیشتر اوقات درخت بزرگی را انتخاب می کنیم که زیر سایه اش بنشینیم.

روزهای بهار، درختان سرسبز و شکوفه زده اند و هوای بهاری هوای فوق العاده ایست. تفریح در پارک و لذت از دیدن سرسبزی اش آرامش عجیبی به انسان می دهد. زیرانداز را پهن کردیم و وسایلمان را چیدیم. هر کس در گوشه ای مشغول سرگرمی بود. ما هم دسته جمعی والیبال بازی کردیم. در طی بازی هم چند نفر از خانواده های دیگر هم به ما ملحق شدند و یک بازی هیجان انگیز به راه انداختیم.

در وقت اذان نمازهایمان را در نمازخانه پارک خواندیم و بعد از آن مشغول درست کردن نهار شدیم. بوی جوجه و دود کردن آن از هر طرف پارک به مشام می رسید. کم کم بارش باران بهاری آغاز شد ما هم که از همان ابتدا عاشق نشستن روی چمن بودیم از ترس خیس شدن وسیله هایمان به آلاچیق ها پناه بریدم. آلاچیق هایی که صفایشان کم هم نبود و خیلی هم در آن خوش گذراندیم.

بازی و حرف زدن و تخمه شکاندن هایمان که تمام شد نزدیک غروب بود. غروب سیزده بدر. حال و هوایش مانند غروب آخرین روز شهریور است 😀 فردایش هم که مدرسه ها منتظر ما هستند حتی اگر ما منتظرشان نباشیم!! بالاخره تعطیلات عید به زودی سپری شدند و ما هم نهایت لذت را بردیم.

 

عید است و زمین تـازه مسلمان شده است

از بـرکت عشـــق، دلـم گلستان شده است

گـر سیـزده عیـد گـره زنی سبــزی را

بخــت تــــو بلنــد و درد درمان شده است

۰

انشا در مورد تعطیلات خود را چگونه گذراندید نوروز ۹۷

 تحقیق رایگان

انشا در مورد تعطیلات خود را چگونه گذراندید نوروز ۹۷

انشا در مورد تعطیلات عید نوروز  خود را چگونه گذراندید

انشاء شماره یک

مقدمه:بعد از سپری کردن شش ماه کاری و درسی بهار و عید نوروز بهانه ایی می شود برای کمی استراحت و با هم بودن و این با هم بودن ها از تعطیلات نشات می گیرد. تعطیلاتی که برای بیشتر ما یکی از بهترین تعطیلات سال است.

تنه انشاء: در ابتدای شروع بهار و نوروز تعطیلات بهاری شروع می شود و تا۱۳فروردین ادامه دارد. تعطیلاتی که با عید دیدنی و عیدی گرفتن و آجیل و شکلات شروع می شود که بخش مورد علاقه ی اکثر ما است که بتوانیم در این تعطیلات حداکثر لذت کافی را ببریم اما باید مراقب باشیم که به اندازه بخوریم و از اسراف و زیاده روی دوری کنیم زیرا تنها خود ما به آسیب های دچار می شویم. روز اول عید با رفتن به خانه مادربزرگ و پدربزرگ و نشستن دور سفره ی هفت سین شروع شد و تا چند روز آتی به صله ی رحم و دید و بازدید خانه ی عمو و خاله و دایی و عمه ادامه پیدا کرد. در این بین کمی با فامیل های هم سن و سال خودم بازی کردم و از خوراکی های خوشمزه ی عیدانه خوردم اما حواسم بود که زیاده روی نکنم. در این بین خانواده تصمیم گرفتند سفری کوتاه و چند روزه به شمال کشور داشته باشم که من به شخصه از آن خیلی استقبال کردم و خیلی از این موضوع خوشحال شدم. خلاصه که سفر شروع شد و بعد از سپری کردن طبیعت زیبای راه و ترافیک سنگین به گیلان زیبا رسیدیم اما در میانه راه با جنگل آتش گرفته ایی مواجه شدیم که متاسفانه در اقسام نقاط گیلان این اتفاق ناگوار افتاده بود و از سر غفلت بعضی از مسافرین جنگل های زیبا سوخته بودند. از این موضوع بسیار ناراحت شدیم و همان جا بود که برای همیشه در ذهن خود ثبت کردم که همیشه آتش را خاموش کنم و به دیگران نیز این موضوع را یادآور شوم تا خسارت های این چنینی کمتری رخ دهد. بعد از آن به دریای زیبا رفتیم و از جنگل های زیبای شمال دیدن کردیم. همچنین به همراه خانواده به شهربازی رفتیم و خانوادگی از آن فضای زیبا خیلی استفاده کردیم و شاد بودیم و خندیدیم و در روز آخر یعنی۱۳ فروردین که روز طبیعت است به طبیعت رفتیم تا روز خود را در طبیعت بگذرانیم اما متاسفانه با طبیعت به همراه زباله مواجه شدیم اما کاری که انجام دادیم و از انجام آن خیلی خوشحالم این است که قبل از حرکت به سمت خانه همگی دسته جمعی کیسه زباله ایی برداشتیم و آن منطقه ایی را که نشسته بودیم از زباله پاک کردیم. آن روز تا لحظه ی آخر لبخند بر لب هایم نشسته بود و در ذهن خود این سفر را به عنوان یکی از بهترین سفرهایم ثبت کردم زیرا هم لذت بخش بود و هم درس بزرگی را به من آموخت.

نتیجه گیری:سالانه جنگل های زیبای زیادی در تعطیلات عید یا در آتش می سوزند و یا در زباله دفن می شوند. این تعطیلات فرصت مناسبی است که کمی بیشتر مراقب طبیعت باشیم و با زیبا نگه داشتن طبیعت از داشتن آن و استفاده از آن لذت کافی را ببریم.

 

انشاء شماره دوم

هر سال نزدیک نوروز حال و هوای دوستان و اطرافیان عوض میشود و به خاطر خانه تکانی و آماده شدن برای نوروز جنب و جوش زیادی دارند و در خیابان مردم را میبینیم که با کیسه های خرید عید به سمت خانه در حرکت اند و یا ویترین مغازه ها را تماشا میکنن و معمولا خانواده های کوچک بصورت دسته جمعی به خرید می روند و پدر دست بچه ها را میگیرد و با هم حرکت میکنند که صحنه های زیبایی است.

نزدیک سال تحویل همه لباسهای نو به تن میکنیم و برای فرارسیدن سال نو لحظه شماری میکنیم و در آخرین دقایق همراه خانواده در کنار سفره ی هفت سین می نشینیم و پدر معمولا قرآن میخواند و همه سعی دارند ثانیه های شروع سال را در حال ذکر و دعا باشند.

وقتی که سال تحویل میشود روبوسی میکنیم و سال نو را به همدیگر تبریک میگوییم و لحظات شادی به وجود می آید.

در تعطیلات به دیدن فامیل و دوستان میرویم و معمولا کوچک تر ها اول به دیدن بزرگترها میروند و بعد از آن بزرگتر ها در فرصت مناسب به بازدید کوچک تر ها میروند و این رسم خیلی خوب است ٬ چون هم دید و بازدید انجام میشود و هم آداب و رسوم احترام به بزرگتر زنده نگه داشته میشود.

در نوروز همه بوی تازگی میدهند و مخصوصا پسر بچه ها خیلی مواظب اند که شلوار و لباس عیدشان کثیف و خاکی نشود.

ما باید در تعطیلات به مرور درسهایی که در طول سال خوانده ایم بپردازیم چون ممکن است این تعطیلات باعث شود آنها را فراموش کنیم. با این کار برای امتحانات آخر سال هم آماده میشویم و تابستان خوبی خواهیم داشت.

ما خیلی تعطیلات نوروز را دوست داریم برای اینکه معمولا از بزرگ تر ها عیدی میگیریم و پسر عمو و پسر خاله و دای و پسر عمه هایمان را بیشتر میبینیم.

بعضی ها در نوروز به مسافرت میروند که این کار خیلی خوب است ولی باید مواظب باشیم در هنگام رانندگی تند نرویم و سرعت مناسب داشته باشیم چون ممکن است تصادف بشود و اتفاقی برای ما و دیگران بیفتد و تعطیلاتمان خراب شود.

در روز سیزده به در به طبیعت میرویم و روز خوبی را میگذرانیم ٬ من همیشه دوست دارم روز بعد از سیزده به در هم تعطیل باشد تا بتوانم برای رفتن به مدرسه آماده شوم.

ما نباید در این روز طبیعت را آلوده کنیم و شاخه های درختان را بشکنیم و یا آتش بزنیم.

وقتی تعطیلات تمام میشود٬ باز هم باید به مدرسه برویم و درس بخوانیم تا بتوانیم در آخر سال نمره های خوبی بگیریم و در آینده شغل مناسبی داشته باشیم

 

انشاء شماره سوم

من عید نوروز را خیلی دوست دارم ، چون به همه خیلی خوش می گذرد ، اول این که لباس های نو میخریم . من وقتی لباس نو میخرم همش به جلو آینه میروم و خودم را نگاه میکنم . ولی بعضی ها ممکن است پدرشان پول زیاد نداشته باشد که برای آنها لباس عید بخرد و ما باید به آنها کمک کنیم . بعد از این که همه لباس نو پوشیدند میروند مهمانی در مهمانی خوراکی های خوشمزه به آدم میدهند مثل آجیل میدهند شیرینی میدهند میوه میدهند و همه با هم میخندند و حرف میزنند . از همه بهتر عیدی است که هر کسی به آدم پول میدهد و آخر عید آدم پول زیادی دارد که میتواند با آن چیزهایی که دلش میخواهد بخرد .

بعد هم باید مشق های مدرسه را انجام دهیم تا درس هایی که خوانده ایم یادمان نرود . باید نقاشی بکشیم و تمرین های ریاضی و فارسی را حل کنیم تا تمام شود . عید خیلی خوب است ولی همیشه زود تمام میشود و باید دوباره به مدرسه برویم من دلم بعضی وقت ها برای دوست هایم در مدرسه تنگ میشود ولی دوست دارم عید زیاد تر باشد و بیشتر بازی کنیم و خوشحال باشیم .

من دوست دارم عید به مسافرت برویم چون در مسافرت خوش میگذرد و آدم جاهای جدید را می بیند و میتواند بعدا برای دوست هایش تعریف کند ولی ما گاهی به مسافرت نمیرویم و گاهی می رویم . اما عوضش همیشه به سیزده به در میرویم که خیلی کیف دارد . آدم چوب جمع میکند و آتش روشن میکند و روی آن سیب زمینی یا غذا یا چایی درست میکند بازی میکند و بدو بدو میکند غذا و خوراکی خوشمزه میخورد و می خندد کاش همیشه جمعه ها سیزده به در بود تا بچه ها بیشتر بازی میکردند.

۱

انشا در مورد فصل بهار

 تحقیق رایگان

انشا در مورد فصل بهار

انشا در مورد بهار

انشاء شماره یک

مقدمه:بهار با آمدنش شور و شوق می آورد، با خودش حال خوب و هوای خوب و روزهای خوب می آورد. روزهایی که در ابتدای بهار با تعطیلات شروع می شود. تا همگی از این هوای خوب و حال خوب بتوانند حداکثر استفاده را ببرند، روزهایی خوش را در بهار خدا رقم بزنند.

تنه انشاء:همیشه از زیبایی های بهار همه جا گفته اند ، از رودخانه های پرخروشش، از آسمان آبیش و از درخت های سبز و گل های رنگارنگش، از باران های گاه و بی گاهش و رنگین کمان بعد از آن گفته اند اما این بار شاید خواستم که حرف های تازه تری گفته باشم و شاید حرف هایم کوچک ترین اثری در زندگیتان داشته باشد. نوروز همیشه نوید آمدن روز نو و تازه بوده است و همیشه نماد شادی و روزهای زیبایی همچون بهار و گل و شگوفه است. همان طور که بعد از خواب زمستانی طبیعت با آمدن بهار و روز نو و نوروز شروع می شود و طبیعت جان دیگری می گیرد و به همگان نشان می دهد که همچون طبیعت ما نیز می توانیم از خواب زمستانی خود بیدار شویم و همچون نهالی زیبا بال و پر بگیریم و با شکفتن شگوفه های بهاری میوه های بهشتی  را به سرانجام برسانیم. این ها همگی نشانه هایی از خداوند بزرگ است که همیشه و هر بار کوچک ترین نشانه های خود  را به ما یادآور می شود که در طول زندگی همیشه می توان مانند بهار از جای خود بلند شد و دل و عقل و خود را خانه تکانی کرد و هر چیزی که به درد نمی خورد را دورانداخت و هر چه که مفید است به آن بال و پر داد. و یا به تعبیری دیگر می توان زندگی را اینگونه تصور کرد که همیشه بعد از زمستانی سخت بهاری زیبا در کمین است و پشت هر سختی راهی آسان و هموار در انتظار ماست

بهار یعنی کینه ها را از دل دور کنی و محبت را بپرورانی، بهار یعنی مانند غنچه ایی زیبا بشکفی تا دنیا نیز به روی تو لبخند بزند. بهار یعنی کمی بیشتر مراقب طبیعت باشیم. مخصوصا بعد از زمستانی که کمی کمتر از طبیعت سبز بهره برده ایم و به جای آن تنها درختان عریان و بی برگ و گل های خشکیده را دیده ایم. بهار یعنی عید باستانی ایرانیان که برای هر کدام از سین های سفره یشان دریایی از فکر نهفته است. کاش ما نیز کمی بیشتر به بهار و نوروز و روز نو فکر می کردیم.

نتیجه گیری:بهاراصلی در زندگی ما از خود ما شروع می شود مهم این است که دلت بهاری باشد اگر دلت بهاری شد در سردترین روزها و سخت ترین لحظه ها نیز دلت گرم و شگوفه باران است.

 

انشاء شمار دوم

بهار" جشن طبیعت است طبیعت زیبایی که آدمی را مسحور می کند به طوری که از سخن گفتن بازمانده و حرف هایش ناگفته در ژرفای جانش باقی می ماند.

"بهار" دمیدن روح حیات در کالبد طبیعت و فروردین فصل جریان خون است در شاهرگ هستی، سال به پایان خود نزدیک می شود، روزها، ماه ها درپی هم می- گذرند و سالها از راه می رسند و این قصه که نامش زندگی است، همچنان ادامه دارد.

طبیعت پس از گذران دوره ای سرد و بی محصول، با آغاز بهار زنده شده و در واقع آفریده می شود پس انسان هم باید به عنوان یکی از مخلوقات الهی به همراه طبیعت به رستاخیز برخیزد.

تاریخ آغاز مراسم عید نوروز را به پادشاهی جمشید نسبت می دهند، در زمان هخامنشیان و ساسانیان نوروز به عنوان سنتی فراگیر و بسیار باشکوه چه در دربار شاهان و چه در خانه های مردم اجرا می شد و امروزه نیز گرچه از تشریفات بسیار و تنوعات قومی نوروز کاسته شده اما به نظر می رسد جشن نوروز از ایران جدایی ناپذیر است.

ایرانیان قدیم برای استقبال از سبزی بهار، بیست و پنج ‪ روز مانده به فروردین، بر دوازده ستون خشتی یا سنگی سبزه می کاشتند.

آینه و شمع بر سر سفره هفت سین نیز نماد نور و روشنایی و شفافیت است، معمولا تخم مرغ نیز بر سر سفره هفت سین هست که نماد نطفه و باروری و زایش است و در اساطیر ایران، جهان تخم مرغی شکل است، آسمان چون پوسته تخم مرغ و زرده اش نمودار زمین است، ماهی زنده نیز نماد سرزندگی و شادابی است.

و اما، حکایت نوروز عمل کردن به فلسفه نو کردن افکار و دلهایمان است و چه چیزی بهتر از آن که تمام اشتباهات گذشته را به خداوند همواره بخشنده بسپاریم و با روحی آزاد و آزاده زندگی کنیم.

با فرار رسیدن بهار و بیدار شدن زمین و گیاهان خفته با نفس روح بخش الهی فرصت مناسبی برای دیدن خویشان و بستگان است که این نیز یکی از نشانه های اخلاق و سنن مرضیه اسلامی و انسانی است.

 

انشاء شماره سوم

(ب) مثل بهار

“بهار” جشن طبیعت است طبیعت زیبایی که آدمی را مسحور می‌کند به طوری که از سخن گفتن بازمانده و حرف هایش ناگفته در ژرفای جانش باقی می‌ماند.

“بهار” دمیدن روح حیات در کالبد طبیعت و فروردین فصل جریان خون است در شاهرگ هستی، سال به پایان خود نزدیک می‌شود، روزها، ماه‌ها درپی هم می- گذرند و سالها از راه می‌رسند و این قصه که نامش زندگی است، همچنان ادامه دارد.

طبیعت پس از گذران دوره‌ای سرد و بی‌محصول، با آغاز بهار زنده شده و در واقع آفریده می‌شود پس انسان هم باید به عنوان یکی از مخلوقات الهی به همراه طبیعت به رستاخیز برخیزد.

همیشه بهاری باشیم.-

 

انشاء شماره چهارم

کول بار دگر بار دارد بسته می شود. زمستان به آرامی رخت می بندد. زمستان! زمستانی که نیامده رفت! زمستانی که تا همین دیروز جوان بود امروز مو هایش رنگ میراثش برف شده است. زمستان وداع تلخ آخرش را این روز ها می گوید با آنکه هر سال با غرور وارد می شود و یلدا او را بر عالم و آدم معرفی می کند.

شاید زمستان دیگر پیر شده است و توان برف را ندارد. شاید از دستمان ناراحت است! شاید زمستان قصد ریا ندارد ! شاید ها بی شمارند! اما افسوس که جواب ها انگشت شمار اند.

زمستان با ما قهر کرده است ؛ از دست ما انسان های ماشینی خسته است. شاید دنیا را برای زمستان زیادی گرم کرده ایم تا گرم شود اما ما او را سوزاندیم. ما زمستان را از خود دلخور کردیم. شاید زمستان از پیش ما رفته باشد اما ...

زمستان خواهد رفت و بهار او را از ذهن ما هم فراری خواهد داد. بهار آنقدر سیاهه ی لشکر دارد که زمستان بی کس مقابل آن ها کم می آورد و می رود پیش خدا و خدا او را یک سال دلداری می دهد تا دوباره پیش ما برگردد. بهار هم که ظاهرا آمده است تا بماند!

بهار سوار بر اسب سفید خود با لشکری از سرسبزی و زیبایی و آرامش و نسیم و گل های زیبا می آید. نسیم به آرامی می وزد و رایحه ی گل را پخش می کند. عطر گل برای درخت چون می است. تا رایحه ی گل به مشام درخت می رسد، درخت و نسیم با هم به رقص زیبای بهاری خود در می آیند و آرامش را در طبیعت بهار دو چندان می کنند. ابر هم که گویی گوش به زنگ است تا بهار صدایش کند. بهار با پیک نسیم صدایش را به ابر های دور می رساند و ابر ها همه می آیند! همه!

ابر ها می آیند و اولین عیدانه هایشان را بر گل و برگ و درخت و سبزه و خاک اهدا می کنند. ابر از خوشحالی اشک شوق می ریزد. ریز قطره های باران که از چشم های ابر می آیند ، در راه فقط می خندند. گاه صدای قهقهه شان را می توان به وضوع شنید. ریز قطره های باران به خاک که می خورند سبزه و گل می شوند . به درخت می خورند و برگ می شوند و  به برگ می خورند و شبنم می شوند.

قطره های باران به آرامی درخت را از خواب شیرینش بیدار می کنند و درخت هم برگ هایش را به نسیم و باد و باران هدیه می کند و همه جا سرسبز و پاک و زیبا می شود! همه جا!

بهار می آید و عالم و آدم را شاد می کند تا روزی که با افتخار به خواب ابدی فرو رود. تا روزی که میراثش را به فرزند گرم منش خود تابستان باقی بگذارد و باز هم بهار می آید!

۰

انشاء در مورد نوروز

 تحقیق رایگان

انشاء در مورد نوروز

انشا در مورد عید نوروز

انشاء شماره یک

مقدمه:نوروز همان روز نو است یعنی سالی نو به همراه تقدیری نو که می توان خود انسان آن را با نیک پنداری و درست کاری و پاک دلی آن را رقم زند و با خصوصیات ذکر شده سال خود را تبدیل به تقدیری نو و جدید سازد تا به دنبال آن دنیا در خوبی هایش را به رویت بازکند و همچون بهار نوروزی زندگیت را بهاری کند.

تنه انشاء: نوروز عید باستانی ما مردم ایران زمین است که از سالیان دور تا کنون مردم هر ساله پیرو آیین و رسوم گذشتگان آن را ادامه می دهند و به فرزندان خود نیز اصول و رسوم آن را می آموزند. رسوم قبل از نوروز چهارشنبه سوری و خانه تکانی است که چهارشنبه سوری با این طرز فکر که با پریدن از روی آتش زردی صورت می رود و سرخی و زیبایی آتش به انسان منتقل می شود و انسان از مریضی در سال آتی دور می ماند و خانه تکانی نشان از پاکیزه بودن و آراستگی همیشگی است تا با آمدن سال نو و بهار زیبا خانه ها نیز نو و زیبا شوند و علاوه بر آن دل ها نیز از کینه و دشمنی دور شوند و مهر و محبت مانند سال نو جایگزین آن ها شوند و برای نوروز سفره ی هفت سین می چینند که هر کدام از سین های سفره نمادی کهن و داستانی پر معنا در میان خود نهفته است که توصیفی مختصر از آن ها گفته می شود. سیب نشانه سلامتی، سیر نگهبان سفره جلوگیری از ورود انرژی منفی،سماق نشانه ی طلوع دوباره در زندگی، سبزه نشانه ی سرسبزی و دل شادی،سمبل به شکرانه ی آب، تخم مرغ نماد نطفه و باروری، سنجد نشانه محبت و نوع دوستی، سرکه نماد صبر و بردباری و سکه نشانه ی ثروت و سمنو که نشانه ی شیرینی و برکت سفره است. علاوه براین سین ها وسایل جانبی دیگری را نیز به صورت دلخواه می توان گذاشت که خود آن ها نیز دارای نشانه ی خاصی می باشند مثل گذاشتن گندم و برنج که نشانه ی برکت و رزق و روزی می باشد و یا گذاشتن یک کتاب که به آن اعتقاد دارید مثل قرآن و آینه گذاشتن روی سفره که به مفهوم اینکه آیا در لحظه ی تحویل سال جرات نگاه کردن به خود را در سالی که گذشت دارید یا خیر! و شمع که نماد روشنایی است و ماهی های گلی که نماد سر زندگی و محبت به حیوانات است که درست آن این است که بعد از آن ماهی را به رودخانه بازگردانید تا عمر طولانی تری داشته باشند. و زندگی دوباره ای به او ببخشید. و روز۱۳ فروردین که روز طبیعت روز خود را در طبیعت می گذرانند و مراقب طبیعت و زیبایی های آن هستند تا که مبادا طبیعت آسیبی ببیند و در نهایت سبزه ها را گره می زنند و به رودخانه یا آب روان می سپارند،  با آرزوی که قبل از گره زدن در دل گفته ایم منتظر برآورده شدن آن بمانیم.

نتیجه گیری:انسان از اصالت و فرهنگ خود ریشه می گیرد و با ریشه ی آن تبدیل به درختی تنومند می شود بنابراین ما همیشه باید اصالت خود را حفظ کنیم و رسومات نیک خود را به نیکی و درست ادا کنیم.

 

انشاء شماره دوم

“ن” مثل نوروز، نخستین روز بهار. در این روز، طبیعت، از خوابی طولانی برمی‌خیزد و کار و بار حیاتیِ خویشتن را از نو آغاز می‌کند .نوروز، روزی‌ست نو؛ روز، روز همان روشنی‌ست. پس نوروز، یعنی تابش آفتابی تازه در زندگی و سرزندگی نو‌به‌نوی انسان و جهان.نوروز، نخستین روز بهار هم هست. در این روز، طبیعت، از خوابی طولانی برمی‌خیزد و کار و بار حیاتیِ خویشتن را از نو آغاز می‌کند و سال آغاز می‌شود که یعنی این ایرانیان‌اند که هر سال، بیداری طبیعت و شروع تازه‌ی زندگی را جشن می‌گیرند. جشنی که در آن، از دیرباز، روشنی و زیبایی و زندگی را ستوده‌ و نوروز را جشن‌گرفته‌اند.

در آستانه‌ی نوروز، خانه‌تکانی می‌کنیم و هم‌زمان، دل خود را نیز از کینه‌ها پاک‌ کرده و آماده می‌شویم تا در فصلی تازه، بر شاخه‌های زندگانی‌‌، عشق و مهر و مهرانگیزی، جوانه بزنیم و به شکوفایی بنشینیم.

نوروز لبخند خداوند بر لبان طبیعت است و آن‌گاه که خداوند به زندگی لبخند می‌زند، گل لبخند بر لبان جهان هم می‌شکفد.

نوروز، یادآور آن است که ما مدام باید جان و جامه و جامعه‌ی خود را پاک و شاد و سرشار از انرژی ناپیداکرانه‌ی الهی نگه‌داریم.

نوروز، یادآور اهمیتِ دیدن و توجه کردن‌ست.

نوروز، آغاز فصلِ تفرج و تماشاست. چشم‌ها را بازکنیم و زیبایی‌ها را ببینیم. گوش‌ها را باز کنیم و آواز پرنده‌ها را بشنویم. دل‌ها را باز کنیم و دوست‌بداریم. روز، نو می‌شود. سال، نو می‌شود. طبیعت، نو می‌شود. مبادا که ما کهنه بمانیم. مبادا که ما محروم بمانیم. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرموده است: « در زندگی شما، روزهایی هست که نفس خداوند بر شما می‌دمد. خود را در معرض نفس‌های پاک قراردهید. مبادا از آن روبگردانید!»

این نفس‌های پاک خداست که بر آدم و عالم می‌دمد. دارد طبیعت از نو آغاز می‌شود. سال دارد از نو آغاز می‌شود. روز نو دارد آغاز می‌شود. نوروز دارد از راه می‌رسد؛ لبالب از بشارت و طراوت و تازگی و تناوری…

 

انشاء شماره سوم

عید نوروز با تمام شدن زمستان و فرا رسیدن بهار آغاز می شود و نماینگر آغاز سالی جدید است. این عید یکی از مهمترین و اصلی ترین جشن های ایرانیان می باشد که از دیرباز و از ایران باستان نسل به نسل منتقل شده است.

ایرانی ها، نوروز را در آغاز سال و آغاز گردش طبیعت، جشن می گیرند. نوروز نمادی است از سالگرد بیداری طبیعت از خواب زمستانی است که به زندگی منتهی می شود

مراسم آتش بازی به طور رسمی نخستین بار در شب چهارشنبه انجام شد، این رسم در شب چهارشنبه پای برجا ماند و چهارشنبه سوری یکی از جشن های جنبی نوروز شد.به روایتی سوری به معنی سرخ است و سرخی دلیل انرژی و تحرک.

خرید و پوشیدن لباس های جدید و آراستگی در آغاز نوروز برای ایرانیان اهمیت خاصی دارد. از مراسم زیبا و باشکوه نوروزی که از دوران کهن تا زمان ما باقی مانده و از پیش درآمدهای نوروز به شمار می آید، سبزه نوروزی است. در تمام مناطق ایران، سبزه های زیبا و سبز و خرمی در ظروف خاصی پیش از عید با آداب و مراقبت بسیار آماده و در زمان تحویل سال نو، بر سر سفره نوروزی گذارده می شود و آن را تا روز سیزدهم فروردین، هم چنان تازه و باطراوت حفظ می کنند. تهیه و مصرف غذاهای مخصوص عید نوروز که مهم ترین آن ها سبزی پلو و ماهی سفید است از دیگر آداب ورود به جشن های نوروز است.

زمان جشن نوروز ۱۳ روز است و در اولین روز نوروز ایرانیان سفره ای پهن می کنند و بر آن هفت چیز که نامشان با حرف سین شروع شده باشد، می گذارند و آن را سفره هفت سین می نامند. (سبزه : نمودارِ گل های زیبا و زینتی، سرسبزی و خرمی، سیب: میوه ای بهشتی و نماد زایش، سمنو: از جوانه ی گندم، نمود رویش و برکت، سنجد: بوی برگ و شکوفه ی آن نماد عشق و دلباختگی است و…) برای تزیین سفره هفت سین از وسایل دیگری استفاده می شود که هر یک فلسفه خاصی دارند. آینه و شمع برسر سفره هفت سین به نشانه نور، روشنایی و شفافیت استفاده می شود.

ایرانیان در طول مدت جشن های سال نو به دیدن یک دیگر می روند و سال جدید را تبریک می گویند و کدورت ها و کینه های احتمالی را کنار می گذارند.

مردم ایران در پایان روز سیزدهم با سبزه های سفره هفت سین خود به دامن طبیعت پناه می برند و تمام روز را در طبیعت می گذرانند که در تقویم رسمی کشور این روز روز طبیعت نام گذاری شده است.

۰

انشادر مورد خشم یک مظلوم

 تحقیق رایگان

انشادر مورد خشم یک مظلوم

انشادر مورد خشم یک مظلوم

مقدمه:در دنیایی زندگی می کنیم که انسان های جور واجور با طرز و فکر و عقیده های مختلف در آن زندگی می کنند هر کدام سبک زندگی خاصی را انتخاب و ادامه می دهد! یا در شرایطی مجبور به انتخاب آن می شوند. عده ایی ظالم و عده ایی مظلوم و یا عده ایی آدم های منصفی هستند که حد و حدود هر چیزی را می دانند و آن را رعایت می کنند. لذا به نظر شما خشم یک مظلوم چگونه است؟

تنه انشا: همانطور که گفته شد انسان ها در زندگی براساس شرایط زندگی خود مجبور و یا مایل به انتخاب می شوند و با نام های ظالم و مظلوم و منصف طبقه بندی می شوند. ابتدا از خود می پرسیم که مفهوم مظلوم چیست؟ به نظر من آدمی است دست و پاچلفتی که حق دفاع از حقوق خود را ندارد و یا عده ایی که عادت کرده اند که همیشه در برابر ظلم سر به زیر افکنده و سکوت کنند و یا کسانی که آنقدر اعتماد به نفس ندارند تا در مقابل ستم دیگران باستند و همیشه خود را کوچک و ضعیف می دانند و ظالم را زورگو و قدرتمند می شمارند اما همیشه این جریان با همین زوال ادامه پیدا نمی کند و روزی می رسد که مظلوم مانند شیر ژیان غرش می کشد و به جنگ با ظلم و ستم می شتابد. اتفاقا از خشم مظلوم باید ترسید! زیرا او دائما خود را پرورانده و همه ی غم ها و ستم ها را در دل خود انباشته تا روزی از جای خود برخیزد و همچون جنگجویی شمشیر خود را از غلاف بیرون کشد و سر ظلم و ظالم را از تن جدا کند. آدم هایی که همیشه ظلم می کنند عادت به تکبر و قدرت کرده اند اما مظلومی که خشمگین می شود مانند طوفانی سهمناک می غرد و از میانه ی خود هرچه را که او را آزار می دهد و اذیت کرده نابود می کند. مظلوم در دنیا همیشه مظلوم نمی ماند و ظالم همیشه در ظلم خود غرق می شود و در دریای ظلم خود می میرد.

نتیجه گیری: مظلوم تنها تصور ذهنی غلط ما از دنیاست. انسان آفریده شده است که در برابر ظلم بایستد و مانع آن شود همانطور که بزرگان و پیامبران پیشین به ما آموخته اند. انسان مظلوم مانند کبریتی در انبار باروت است.  از خشم یک مظلوم بترسید.