راهنما :
با خیال راحت خرید کنید .پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست .در صورت هرگونه مشکل در خرید آنلاین و دریافت فایل با شماره 09159886819 - صارمی اسمس بدهید .

۰

انشا آزاد درباره روز معلم سال ۹۷

 تحقیق رایگان

انشا آزاد درباره روز معلم سال ۹۷
 انشا آزاد درباره روز معلم سال ۹۷

 

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان  اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی

این مطلب شامل هفت انشا است :

انشاء یک :

انشاء با موضوع روز معلم

مقدمه: انسان ها از گل آفریده شده اند، گلی که نیاز دارد تا پرورانده شود و نور و حرارت ببیند، سرما و گرما را بچشد و در نهایت آجری محکم و مقاوم شود تا روی دیوار زندگی و در لابه لای آن جا بگیرد و در نهایت جزئی از نقش دهنده ها و کامل کننده ی هدف زندگی و آفرینش باشد تا در نهایت به کمک یکدیگر آنقدر بادوام و با استقامت چیده شوند و لایه به لایه بالا روند و به قله ی صعود برسند تا به هدف اصلی دست یابند که این هدف چیزی نیست جز رضا در رضایت خداوند.

تنه انشاء: معلم ها دقیقا همان کسانی هستند که گل ذاتی انسان را می پروراند و راه درست را به آن نشان می دهند و زمانی که به آجری مقاوم تبدیل کردند در مسیر اصلی خود رها می کنند. معلم ها سرشارند از حس عشق و محبت و صبر و استقامت. مانند مادری مهربان کودک را نوازش می کند، به او درس می دهد و او را بزرگ می کند.

 

گاهی مانند پدری سخت گیر او را به جلو هل می دهد و گاهی او را مورد سرزنش قرار می دهد و آنگاه که کودک بزرگ شد و پا گرفت و راه افتاد در گوشه ایی می نشیند و اوج گرفتن او را تماشا می کند، معلم ها همان پیله ایی هستند که به دور کرم ابریشم می پیچند و آن را در قنداق خود و در آغوش خود نگاه می داند، دقیقا مانند سپری در مقابل سرما و گرما و در مقابل سختی ها حفظ می کنند و آنگاه کرم که بال گرفت و بال های رنگارنگ خود را گشود از پروانه جدا می شود و اوج گرفتن او را نظاره می کند.

معلم ها دل خیلی بزرگی دارند، هر سال مجبورند که تکه ایی از وجود خود را رها کنند و او را به دیگری بسپارند، مگر اینطور نیست که معلم ها هر بار به هر دانش آموز تکه ایی از وجود خود را تقدیم می کنند، از خود به آن ها محبت و عشق ، نوع دوستی ، فداکاری و ایثار را تزریق می کند

و در نهایت بعد از گذر سال ها، زمانی که تمام وجود خود را صرف کودکانش کرد و هربار تکه ایی از وجودش را بخشید و زمانی که آن ها را جوان و بزرگ ساخت و خودش پیر و چروکیده شد در حالی که همه ی کودکانش او را ترک کرده اندو هر کدام به سمت زندگی خود رفته اند. آیا معلمی شغل انبیاء نیست؟

نتیجه گیری:گاهی معلم ها سر ما داد می زنند، گاهی سخت گیری می کنند اما کیست که نمی داند در پشت همه این سخت گیری ها یک دوستت دارم نهفته است. با تمام وجودش فریاد می زند که دوستت دارم. دوست دارم که همیشه کار درست را انجام دهی! دوست دارم که همیشه بهترین باشی و دوست دارم که انسانی با سواد و پر از محبت و مهربانی شود که اگر نبود هرگز هیچ معلمی آنقدر تلاش نمی کرد که تو در هر شرایطی و بدون هیچ بهانه ایی بهترین باشی. بنابراین هرگز از آن ناراحت نباش زیرا که هیچ مادری بد فرزندش را نمی خواهد و هیچ کودکی نمی تواند مادرهای زندگیش را فراموش کند.

 

انشاء دوم:

خداوند نخستین معلم انسان است که آنچه را نمی دانست به او آموخت. پیامبران بزرگ الهی از سوی خدا رسالت تزکیه و تعلیم داشتند و معلم نیز این گونه ادامه دهنده راه آنان شد. معلمی که به شاگردانش بال پرواز داد و چراغ بینش؛پای رفتن دادو چشم بصیرت.

ونیک میدانیم که استاد مطهری یکی از این معلمان وارسته بود که نامش بر تارک روز معلم می درخشد. او که عمری را سوخت تا در برابر ما مشعلی برافروزد و چراغ راهمان باشد. در علم و عمل بی مانند بود و به آن چه  باور داشت، آن چنان پای بند بود که جان بر سر آن نهاد. سخنش از عمق جان بود و گفتارش ریشه در اعتقادات ناب او داشت.

آن چه می نوشت، از سر درد و سوز بود و احساس تعهد، آن چه می گفت چشمه زلالی بود که از متن معارف دین و دستاوردهای قرآن و عترت می جوشید و براستی که او الگویی شد برای همه ی ما، الگوی خداباوری، مردم دوستی، دینداری، اخلاص در عمل و حب اهل بیت و...

 

 

انشاء سوم

معلم همچون نوری برای هدایت دریانوردان از مسیر طوفان و رساندن آنها به ساحل آرزوهاست

معلم معمار قلب هاست و بذار دانش را در دل ها می افشاند و موجی است خروشان

و من قطره ای که با هزاران امید و آرزو همراهش می شوم و او مرا به اوج سربلندی می رساند

معلم باغبانی است سخاوتمند که عمرش را در کلاس درس سپری می کند تا رویش و شکفتن نسل های فردا را شاهد باشد

و تو ای معلم، ای والا مقام !خوبی ها و مهربانی هایت حد و مرزی ندارد و به راستی که تو پادشاه نیکی ها هستی و هزاران نوشته در وصف تو ناتوان است ناتوان…

تو همچون باران بر کویر خشک اندیشه ام باریدی و گل های عشق و ایمان را در گلستان وجودم پروراندی ، تو به من الفبای زیبای زندگی آموختی و آتش جهل و نادانی را در من خاموش کردی .

و تو ای معلم ، ای بهترین و بزرگ ترین انسان ، تو را به رخ تمام شقایق های دنیا می کشم و می گویم تا تو هستی زندگی معنایی دگر دارد.

 

 

انشاء چهارم:

معلم آواز عاشقان عالم را در آیینه خیالشان نمایان کرده و به آن روح  بخشیده.

معلم جهان را جاودانه کرده و رنگ سیاه را از دفتر دل پاک نموده و جوهری به رنگ سپید به آن زده است.

ای معلم، می خواهم با تو سخن بگویم که با تمام توانایی ات تارهای وجودم را به صدا در آوردی و خواندن غزل با خدا بودن را به من آموختی.

دست هایت را می بوسم و فرشی از گل هایی به هفت رنگی رنگین کمان در زیر پاهایت می اندازم.

سوی چشمانت را به نور چلچراغ روشن می کنم، قدومت را روی سرم جا می دهم و لبانت را آذین می بندم تا بگویم بهار دلم با تو شکوفه زد و خزان زندگی ام با تو بی رنگ شد.

ای معلم، امروز می خواهم برای همگان بگویم تو که بودی و چگونه بودی و چگونه آموختی؟

می خواهم بگویم که چگونه آزاده بودن را توشه راهم کردی و جوهر وجودم را آکنده از مهر نمودی و به من گفتی همیشه به یاد خدا باشم تا دنیایم را لبریز از شادی ببینم و از کفر و کذب دوری کنم.

ای معلم می خواهم چشمانم را به چشمه چشمان مهربانت بدوزم. اگر به عشق دیدار تو نبود ، هرگز از خواب بیدار نمی شدم. دوستت دارم.

 

انشاء پنجم:

معلم همان کسی هست  که در روز اول مدرسه برای ماندن پیش آن گریه می کردیم و در نهایت در روز آخر مدرسه برای جدایی از آن نیز باز کریه می کنیم گریه روز اول برای ترسیدن و تنها ماندن پیش افراد نا شناس است و گریه آخر برای جدایی از معلمی مهربان و دلسوز  که به ما علاقه بر آموزش و علم  آموزش و ایثار و فداکاریو مهربانی و از خود گذشتگی  داد

معلم که به ما درس زندگی داد. زندگی ای که سراسر فراز و نشیب هایی دارد که تنها  با یادگیری و آموزش  و تجربه ی دیگران می توان آن را سپری کرد  که معلم بهترین آموزش دهنده این موضوع است.

معلم مادر دوم همه دانش آموزان است. برای دانش آموزانی خود ناراحت می شود و در کنار آن همراه آنها خوشحال می شود.. همچنین کودکی با آنها بازی می کند و هنگام مریضی آنها برایشان مادری می کند ودلواپس و نگران آینده ی دانش آموزان  یا

معلم پرورش دهنده همان کودکی است که در آینده نقشی مهم در جامعه ایفا می کند و به گونه ای آینده سازی مملکت خویش هست.

معلم شغل انبیا بوده و شغلی مقدس است و همه ساله روز ۱۲ اردیبهشت را به مناسبت روز معلم جشن می گیرند تا از معلم خود سپاسگذاری کنند

روزت مبارک معلم من

 

 انشاء ششم

معلم گلی خوشبو که هر روز رایحه ی دل انگیزی به مشام همه می رساند و از خوبی ها و زیبایی هایش همه را بهره مند می سازد. معلم بودن

افتخاری بس بزرگ است که نصیب هرکس نمی شود، او که جان را روشن و قلب را زنده می کند، فرشته ای که سلامت امانت هایی را که به دستش

سپرده اند تضمین می کند، او شاگردانش این امانت های الهی را از آلودگی و تباهی حفظ می کند و می کوشد با تعلیمات خود در تربیت آنان بکوشد

و در رسیدن آنها به کمال از هیچ تلاشی دریغ نمی کند

 

انشاء هفتم:

معلم ای که نفس هایت زندگی ام را طراوت می بخشد و ساحل نگاهت دلم راآرامش، حرفهایت چون جواهر بر صندوقچه ی ذهنم به یادگار می ماند و پرنده ی ذهنت نامه رسان عشق و محبت است.

ای که صفای روحی و صبوریت به قامت سرو ، دلت به صافی آینه و دستانت یاری گر راه های دشوار زندگی ام است با چشمانم می بینم که چون شمع می سوزی و با گوش هایم می شنوم که صدایت آرام آرام رسم دوستی را در گوشم زمزمه می کند، با قلبم حس می کنم که تپش ثانیه ها را آرام کرده ای که با گچ و تخته روزهای درس را برایم خاطره ای جاودانه می کنی.

ای که با خنده هایت کوله باری از غم را از دوشم بر می داری … ای پنجره ی رو به دریای من ، من با حافظ و سعدی و مولوی تو به قصه ی تکرار آرش پای می نهم و با راز موفقیت وارد خانه ی زن پارسا می شوم و با آداب زندگانی انس می گیرم و با شازده کوچولوی تو به تماشای بهار می رسم.

ای که مهرت از خورشید تابان هم تابان تر است … من با ضرب و حساب تو قضیه ی تالس را درک می کنم و با مساحت و حجم تو زمین را می شناسم.

دفترچه ی خاطرات زندگی را با تو شناختم و می دانم که با تو آن را به پایان می رسانم.

ای ساحل در سکوت مانده ی پرهیاهو، ای معلم عزیزم!می دانم گوشه ای از سخنان گهربارت را با هدیه ی کوچک تبریک روزت جبران نمی توانم بکنم اما از اعماق وجودم از ته قلبم می گویم: دوستت دارم

۰

موضوعی را به دلخواه برگزینید و با یکی از شیوه های آغازین و پایان نوشته پایه نهم صفحه۶۷

 تحقیق رایگان

موضوعی را به دلخواه برگزینید و با یکی از شیوه های آغازین و پایان نوشته پایه نهم صفحه۶۷
موضوعی را به دلخواه برگزینید و با یکی از شیوه های آغازین و پایان نوشته پایه نهم صفحه۶۷

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان  اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی

 

پایه نهم صفحه۶۷ موضوعی را به دلخواه برگزینید و با یکی از شیوه های آغازین و پایان نوشته متنی را درباره آن بنویسید

 

این مطلب شامل سه انشا است :

انشاء یک

 خلقت جهان

تاکنون به خط و خال پروانه دقت کرده ایی؟ یا به گلبرگ ها و ترتیب قرارگرفتن گل ها؟ یا که نه تاکنون به خلقت چگونگی این همه زیبایی اندیشیده ایی؟ کمی که به اطرافت نگاه کنی کاملا متوجه می شویی که خالقی عالم و حکیم داری که برای رفاه و آسایش ما همه چیز خلق کرده و همه چیز را با نظم و ترتیب در کنار هم و مکمل هم قرار داده است

همین فصل بهار را در نظر بگیر که برگ ها ریخته شده ی درختان باری دیگر جوانه می زنند و شگوفه ی درختان همه جا را رنگی می کند و عطر خوشش را همه جا پر می کند و از پس همین شگوفه های زیبا میوه هایی رشد می کنند که شیرینی اش طعم عسل دارد و زیبایی اش همچون جواهرات چشم را نوازش می دهد.

آیا این ها همه نشان دهنده ی خالقی علیم و حکیم نیست که اینگونه جهان را خلق کرده و زیبا آراسته که من و شما در هوایی که بدون آن حتی نمی توانیم دقیقه ایی زنده بمانیم و نفس بکشیم و زندگی کنیم، همین زندگی که روزانه از خواب بیدار می شویم، راه می رویم، کار می کنیم،

غذا می خوریم،می خندیم و گریه می کنیم. این ها همه احساسات و حالاتی است که خداوند در وجود هر کدام از بندگانش نهاده و اینگونه انسان را خلق کرد تا انسان هر ثانیه و هر لحظه اش را با انتخاب خودش زندگی کند زیرا به او عقل داده تا قدرت تصمیم گیری و تفکر و تامل داشته باشد و دست به سوی پروردگار دراز کند و از او کمک و مدد بطلبد. در این مسیری که پیش روی مخلوق خود گذاشته تا اینگونه انسان ها و تمام آفریده ها خلقت او را کامل سازند و در نهایت روزی آن را به اتمام رسانند.

خلقت خداوند آنقدر مبحث طولانی و وسیعی است که هرچه از خلقت های بی شمار آن بگوییم باز کم گفته ایم زیرا که پروردگاری داریم که همه چیز را در اختیار ما گذاشته تا ما کمی در این مسیر پیچ و تاب خورده ی زندگی از آن کمک بگیریم و مقصود هدف نهایی که قربت و رضای خداست دست یابیم. آیا این همه خلقت و آفرینش شکر و سپاس از مخلوقی بی همتا و بی مانند به نام الله ندارد؟

 

 

انشا شماره دو:

همه میگویند کاش میشد سرنوشت را از سر نوشت اما این را بدان گذشته ها گذشته  و دیگر هیچ چیزی مانند قبل نمیشود سنوشت چیزی نیست که بتوانیم از آن فرار کنیم سرنوشت را با بهترین رنگ های دنیا بنویس هنگامی که قرار شد سرنوشتم را بنویسم خودکاری به دستم دادند اما من از آن ها مدادی خاستم اما جولب دادند هر اشتباهی پاک شدنی نیست پدرم همیشه میگوید زندگی شوخی نیست با اشتباهاتی که از روی نادانی انجام میدهی زندگی ات را تباه نکن میگویند اولین اشتباه نادانی است اگر باز دوباره آن را انجام دهی دیگر انتخاب است به قول ضرب المثل: مار گزیده یه بار از یه سوراخ نیش میخوره چشم و گوشت را باز کن و دوست و دشمنت را بشناس خوشبخت کسی نیست که مشکلی نداشته باشد خوشبخت کسی است که با مشکلش مشکلی نداشته باشد خوشبخت کسی نیست که خوب و بد را تشخیص بدهد خوشبخت کسی است که از میان خوب و بد خود را انتخاب کند

 

ما فقط یک بار زندگی میکنیم بگذار بعد از مرگت اسمت بر روی زبان همه باشد و از تو به خوبی یاد کنند نه این که با شنیدن اسمت فرار کنند

 

به قول شاعر:

تو  نیر شعر خواهی چون ندانی / که باید خویشتن را خود بخانی

 

 

 

 انشا شماره سه:

تا حالا درباره زندگی فکر کرده ای؟ درباره این که با چه کلماتی ربط دارد چه طور؟ معنی آن چیست؟

زندگی با کلمات حیات و وجود و زیستن مرتبط است حال زندگی چیست؟ اگر خنده است چرا گریه می کنیم؟ اگر گریه است چرا خنده می کنیم؟ اگر مرگ است چرا زندگی می کنیم؟ اگر زندگی است چرا می میریم؟اگر عشق است چرا به آن نمی رسیم؟ اگر عشق نیست چرا عاشقیم؟

زندگی معجزه حیات است زندگی با کلمه های من و تو ساخته می شود پس می توانیم زیبایی زندگی را با کلمات خودمان بسازیم.

شاخه های درخت زندگی موجب حیات و زیستن ما می شوند زندگی خوردن چای و دیشلمه نیست! زندگی غبار کدورت ها نیست! زندگی شکر آب کردن ارتباط خودمان با دیگران نیست! بلکه جریان رود خانه حیات است.رشته های زندگی ما در چه اثری گسیخته می شوند؟

آری زندگی این است،می خواهم آن را به زیباترین گونه ممکن،ببینموقتی ناراحتی زندگی لبخند می زند وقتی خوشحالی پس زندگی کن.

 

وقتی ناراحتی باز هم زنگی کن اما صادقانه نه خبیسانه ! زندگی یعنی جان یعنی حیات،عمر،زنده بودن و….ما جان داریم پس به درستی باید از زندگی استفاده کرد.

زندگی فراز و فرودهایی دارد باید با صبر و توکل به خداوند خود را از مشکلات متعدد زندگی رها کنیم و با پرداختن به راز و نیاز با خداوند بلند مرتبه و تعالی خود را در نزد حق تعالی عزیز و عزتمند گردانیم.

الا بذکر الاه لا یتمعن القلوب

آگاه باشید دل ها تنها با یاد خدا آرام می شوند.

زنده بودنمان یکی از نعمت های است که مردگان در حسرت و افسوس در تجربه دوباره آن هستند زندگی جورچینی است که ثانیه ها آن را می چینندپس هر ثانیه را فرصت بدانیم واز آن به درستی و مفید استفاده کنیم.

به سخنی از سهراب سپهری درباره زندگی توجه کنید:

تا شقایق هست زندگی باید کرد

 

۰

انشا درباره یک روز از کلاس پایه نهم صفحه۸۱

 تحقیق رایگان

انشا درباره یک روز از کلاس پایه نهم صفحه۸۱
انشا درباره یک روز از کلاس پایه نهم صفحه۸۱

 تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان  اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی

 

انشا درباره یک روز از کلاس پایه نهم صفحه۸۱

 

این مطلب شامل پنج انشا است :

انشاء یک

صبح بعد از بیدارشدن از خواب و خوردن صبحانه و پوشیدن لباس به سمت مدرسه حرکت کردم، در راه یکی از دوستانم را دیدم و همراه همدیگر به مدرسه رسیدیم و خیلی زود کلاس درس شروع شد، معلم وارد کلاس شدو بعد از حضور و غیاب کلاس که سه نفر از دوستانم غایب بودن درس را شروع کرد، ساعت اول قرآن داشتیم و معلم با صوت زیبا و دلنشین خود برای ما آیه های قرآن را تلاوت کرد و اول روز خود را آرامش صدای قرآن شروع کردیم و کمی بعد برای ما از پیامبران و دین و مذهب ما سخن گفت و چند سوالی از دیگر هم کلاسی هایم پرسید و خیلی زود اولین زنگ تفریح صدا خورد و همه به سمت حیاط رفتیم تا کمی در هوای آزاد قدم بزنیم و از مواد خوراکی که با خود آورده ایم بخوریم.

اما این زنگ تفریح ۱۵ دقیقه ایی خیلی زود تمام شد و مجبور به رفتن به کلاس های خود شدیم، زنگ دوم زبان انگلیسی داشتیم، درسی که خیلی ها به آن علاقه داشتند و خیلی ها از آن خوششان نمی آمد .

اما برای من ما بین این دو حس بود یعنی نه برایش مشتاق بودم و نه متنفر بودم. با آمدن معلم و شروع درس قرعه به نام من خورد و من باید درس جدید را با صدای بلند در کلاس می خواندم، تمام تلاشم را کردم تا به درستی کلمات را تلفظ کنم و ایرادی نداشته باشم، تا حدودی موفق شدم و توانستم نمره ی مثبتی را در جلوی اسم خود ثبت کنم.

زنگ تفریح دوباره به صدا درآمد و این بار به دلیل خواندن درس خیلی تشنه بودم، به سمت آبخوری رفتم و با لیوان مخصوص خود یک دل سیر آب خوردم و با کمی صحبت با دوستانم زنگ آخر به صدا درآمد اما این زنگ درسی داشتیم که من اصلا به آن علاقه ایی نداشتم، درس ریاضی! درسی که همیشه در آن به مشکل برمی خوردم و برایم هر لحظه اش ساعت ها طول می کشید انگار که یک قرن طول ی کشد تا معلم درس را به اتمام برساند

اما با هزار زور و صبر بسیار این درس هم با امتحانی که اصلا خوب به آن پاسخ نداده بودم ، تمام مدت پوست لبانم را می کندم تمام شد و با خوردن زنگ پایانی انگار نفسی تازه در ریه هایم جاری شد و دوان دوان به سمت خانه رفتم تا شاید فردا روز بهتری برای درس و سرکلاس داشته باشم.

 

 

انشاء دو

کلاس چهارم ابتدایی بودم روز دوم مدرسه بود زنگ قرآن بود.

معلم ما گفت: چه کسی قرآن خواندنش خوب است و بیشتر از همه حفظ است؟

من دست خود را بالا بردم، آقا به من اشاره کرد و گفت: شما بخوان.

من با کمی استرس سوره ی الزلزله و العادیات را با صوت برای آقای معلم خود خواندم.

او خیلی لذت برد و به من ۲۰ امتیاز داد شاید به نظر شما ۲۰ امتیاز کم باشد ولی آن زمان ۲۰ امتیاز از ارزش بالایی برخوردار بود.

من خیلی خوش حال شدم و از آقایمان تشکّر کردم، آن روز برای من خاطره ی بزرگی بود که دوست دارم تکرار شود و باز هم قرآن بخوانم و امتیاز بگیرم.

غیر از آن دیگر هر وقت قرآن داشتیم اولین نفر من قرائت میکردم.

از سالهای بعد هر معلمی که می پرسید چه کسی میتواند با صوت قرآن بخواند؟ بچه ها همه به من اشاره میکردند من هم از خواندن قرآن با صوت لذت می بردم.

در همان سال و دوسال بعد هم در مسابقات حفظ و قرائت قرآن شرکت کردم.

بهترین لحظات زندگی من انس با قرآن کریم است.

این بود بهترین روزی که دوست دارم تکرار شود

 

 

انشاء سه:

کلاس اول راهنمایی بودم.فردای آن روز معلم می خواست حرف (ن) را درس بدهد.روز قبل از بچه ها خواسته بود تا فردا با خودشان نان سنگک سر کلاس بیاورند.ولی این مطلب از یادم رفت حدودا ساعت ۱۰یادم افتاد که من این کار را انجام ندادم.خلاصه در آن زمان هم که حرف معلم مثل وحی از طرف خدا بود.من خیلی ناراحت شدم.باز پدرم رفت ولی نانوایی ها بسته بود.خلاصه در این زمان بود که هنر نقاشی مادرم کمکم کرد.مادرم وقتی اوضاع را دید گفت سریع آن مقوا های توی کمد را بیاور تا برایت نقاشی اش را بکشم.ولی من هم راضی نمی شدم وقتی دیدم دستم از همه جا کوتاه است مقوا ها را برای مادرم بردم و او مشغول کشیدن نقاشی شد و من رفتم و خوابیدم…

فردا صبح به همراه کیفم نایلکس مقوای را باخودم بردم.معلم گفت نان ها را روی میز بگذارید.من دستم را بردم بالا و ماجرا را برای معلم تعریف کردم.او هم وقتی مشمبا را باز کرد و مقوا را بیرون آورد حیرت زده شد.

کل کلاس در حیرت ماندند.

خلاصه ان روز خیلی روز خوبی بود چون هم کارم را انجام داردم و هم خیلی عالی.

خلاصه آن نقاشی سال ها در آن جا روی دیوار کلاس اول ماند و وسیله ای برای یاددادن حرف (ن)برای معلمم شد.پارسال هم که مادرم به مدرسه سرزده بود گفت آن نقاشی هنوز روی دیوار کلاس اول ماندگار شده است

 

انشاء چهارم

روزی از روز ها بود که معلم ما وارد کلاس شد و بعد از کلی حرف زدن و مقدمه چینی که شمادیگر بزرگ شدید! و بچه های سال های پایین تر رفتار شما را می بینند و درس می گیریند، گفت: ما می خواهیم شما را به اردو خارج از شهر ببریم. ما کلی تحریک شدیم که بفهمیم به کجا می رویم و معلمان گفت که به شهر مقدس قم خواهیم رفت. بعد گفت که شما جز معدود کسانی هستید که در دبستان از تهران خارج می شوید!! تمام این حرف ها ما را به وجد می آورد و باعث می شد که ما تاروز موعد اردو لحظه شماری کنیم. سپس با دوستان به اردو شهر مقدس قم رفتیم. مطمئنم که همه ی ما سفرو اردو با دوستان را درک کردیم و می دانیم که چه حس و شور خاصی دارد.در پایان این اردو وقتی که به مذرسه آمدیم و خانواده هایمان به ما زیارت قبولی گفتند من واقعا احساس کردم که بزرگ شدم و وارد دنیایی جدید یعنی ارتباط با خدای خودم شده ام و درک کردم که خدا مرا می بیند.

 

 

انشاء پنجم

 

کلاس اول راهنمایی بودم.فردای آن روز معلم می خواست حرف (ن) را درس بدهد.روز قبل از بچه ها خواسته بود تا فردا با خودشان نان سنگک سر کلاس بیاورند.ولی این مطلب از یادم رفت حدودا ساعت ۱۰یادم افتاد که من این کار را انجام ندادم.خلاصه در آن زمان هم که حرف معلم مثل وحی از طرف خدا بود.من خیلی ناراحت شدم.باز پدرم رفت ولی نانوایی ها بسته بود.خلاصه در این زمان بود که هنر نقاشی مادرم کمکم کرد.مادرم وقتی اوضاع را دید گفت سریع آن مقوا های توی کمد را بیاور تا برایت نقاشی اش را بکشم.ولی من هم راضی نمی شدم وقتی دیدم دستم از همه جا کوتاه است مقوا ها را برای مادرم بردم و او مشغول کشیدن نقاشی شد و من رفتم و خوابیدم…

فردا صبح به همراه کیفم نایلکس مقوای را باخودم بردم.معلم گفت نان ها را روی میز بگذارید.من دستم را بردم بالا و ماجرا را برای معلم تعریف کردم.او هم وقتی مشمبا را باز کرد و مقوا را بیرون آورد حیرت زده شد.

کل کلاس در حیرت ماندند.

خلاصه ان روز خیلی روز خوبی بود چون هم کارم را انجام داردم و هم خیلی عالی.

خلاصه آن نقاشی سال ها در آن جا روی دیوار کلاس اول ماند و وسیله ای برای یاددادن حرف (ن)برای معلمم شد.پارسال هم که مادرم به مدرسه سرزده بود گفت آن نقاشی هنوز روی دیوار کلاس اول ماندگار شده است.

 

۰

تحقیق درباره چسب های ترموپلاستیک

 تحقیق رایگان

تحقیق درباره چسب های ترموپلاستیک
تحقیق درباره چسب های ترموپلاستیک

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان  اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی

تحقیق درباره چسب های ترموپلاستیک

ترموپلاستیک ها که با استفاده از آنها صدها چسب فرموله شده است. پلیمر هایی با وزن مولکولی متوسط بالا و ساختمان مولکولی خطی و یا شاخه ای می باشند.

در فرمول هر چسب یک ترموپلاستیک با تعدادی از مواد شیمیایی وجود دارد که هرکدام نقشی را دارا هستند.

از بین چسب های ترموپلاستیکی در اینجا تنها چسب های پلی (ونییل استات) ، پلی(ونییل استال) و پلی اکریلیت ها پلی (میتل متا کریلات) و پلی (سیانواکریلیت) و مشتقات سلولز معرفی می شوند.

1-پلی (ونییل استات)

پلی ((ونییل استات) دارای ساختمان مولکولی شاخه ای با توزیع اوزان مولکولی گسترده می باشد. اختلاف خواص فیزیکی در میان گونه های مختلف (پلی ونییل استات) ناشی از تفاوت در وزن مولکولی و توزیع اوزان مولکولی می باشد.

گونه هایی که وزن مولکولی کم دارند در درجه حرارت اتاق نرم و انعطاف پذیرند در حالی که گونه های دارای وزن مولکولی بالا سخت و چغر مه اند.

تمام گونه های پلی (ونییل استات) نسبت به سطوح منفذدار و صاف اجسام مختلف تمایل به چسبندگی دارند.

یکی از دلایل تمایل به چسبندگی وجود گروه های قطبی استات در مولکول های پلمیر می باشد.

چسب های پلی (ونییل استات) بر دو نوعند: چسب های حاوی حلال و چسب های امولسیونی که نوع اخیر بیشترین مصرف را دارد.

چسب های امولسیونی بصورت مایع سفید رنگ خامه ای شکل بوده و ویسکوزیته بین 500 تا 5000 سانتی پواز را دارا هستند . و مقدار ماده جامد در آنها از 50درصد بیشتر است. برای حصول چسبندگی و خیس کنندگی خوب ، اندازه متوسط ذرات پلیمر در امولسیون بایستی 1 تا 3 میکرون باشد.نقش توزیع اندزاه ذرات برچسبندگی هنوز مشخص نشده است.

چسب های پلی (ونییل استات) غالباً همراه با مواد شیمیایی دیگر می باشد که هر کدام به منظور تامین خاصیت معینی اضافه می شوند این مواد عبارتند از :

مواد افزاینده ویسکوزیته

بیشتر به چسب های امولسیونی اضافه می شوند . این مواد از رزین های طبیعی و مصنوعی محلول در آب هستند .

پلی (وینیل الکل که اختلاط پذیری کامل یا امولسیون دارد ، نشاسته و دکسترین از جمله این موادند.

* حلال ها - افزایش وسیکوزیته به کمک حلال هم درچسب های امولسیونی امکان پذیر است ، حلال اضافه شونده می تواند نقش نرم کنندگی هم داشته باشد وحلال های کلره آلیفاتیک و ترموئن بیشترین مصرف را دارند.

* نرم کننده ها انعطاف پذیری و مقاومت در برابر آب توسط نرم کننده تامین می شود. نمونه این نرم کننده ها دی بوتیل فتالیت و یا بنزیل بوتیل فتالیت است.

* پرکننده ها بیشتر به منظور پائین آوردن قیمت چسب مورد استفاده قرار می گیرند . کربنات کلیسم سیلکات کلسیم ومیکا از جمله این موادند.

* سایر مواد افزودنی اجسام فعال سطحی جهت کنترل خصلت جریان یابی.

مواد ضد کف و ضد باکتری هم به فرمول چسب اضافه می شوند.

برای تهیه یک چسب هر یک از مواد به مقدار لازم به پلیمر امولسیونی اضافه شده و در یک درجه حرارت مناسب به خوبی مخلوط می گردند.

چسب های پلی (وینیل استات) بصورت گسترده ای مورد مصرف قرار می گیرند . نمونه هائی از موراد استفاده آنها عبارت است از چسب چوب ، پاکت های کاغذی ، مقوا ، پاکت های شیر و نوشیدنی ها ، جعبه های تاشونده ، برچسب لوازم اتاق اتومبیل ، چرم ، شیشه ، کاغذ آلومنیوم و غیره .

 

2-پلی (وینیل استال)

پلی (وینیل استال) به گروهی از پلیمر ها گفته می شود که محصول واکنش پلی (وینیل الکل) با یک آلدئید است.

مهمترین پلی (وینیل استال) هائی که بعنوان چسب بکار می روند از فرمالدئید و بوتیر الدئید تهیه شده و به ترتیب به پلی (وینیل نرمال ) پلی (وینیل بوتیرال) موسومند خواص این پلیمرها به وزن مولکولی و درجه هیدرولیز گروه استات بستگی دارد.

پلی (وینیل بوتیرال) در مقایسه با پلی (وینیل نرمال) قابلیت انحلال و انعطاف پذیری بیشتری داشته و توان پوسته ای شدن بیشتری را موجب می شود.

چسب هائی که بر مبنای این پلیمرها تهیه می شوند یا بصورت مایع شفاف و بی رنگ در یک حلال و یا بصورت ذرات پراکنده در آب هستند . چسبندگی انها به شیشه بسیار عالی است و تولید کنندگان شیشه های ایمنی وسائط نقلیه به مقدار خیلی زیاد از این چسب ها استفاده می کنند . برای چنین کاربردی ؛ شفافیت ، پایداری در برابر نور خورشید، مقاومت ضربه ای و خصلت جهندگی به منظور نگهداری خرده های شیشه در صورت شکسته شدن لازم است که پلی استال ها دارای این خواص هستند آنها همچنین بعنوان روکش سطوح صاف شیشه ای و فلزات با تشکیل یک فیلم دارای ضخامت کم مورد مصرف قرار می گیرند.

افزودن یک از پلی استال ها به فرمول چسب ها باعث اصلاح خواص و بهبود چسبندگی آنها می شود . برای مثال: آلیاژ یک رزین فنلی با یک پلی استال مبنای چسب ساختاری مهمی برای فلزات میباشد. زیرا چسب های فنلی برای مصرف به منظور چسب ساختاری ، انعطاف پذیری و چسبندگی لازم را ندارند در حالی که آلیاژ فوق می تواند به میزان کافی این خواص را داشته باشد.

3-پلی اکریلیت ها

اکریلیت ها ترموپلاستیک هائی هستند که از پلیمر شدن زنجیری استرها یا آمیدهای اکریکیت اسید حاصل می شوند.

 

 

آنها به صورت مایع شفاف با گرانروی کم (محلول پلیمر در مونومر) تهیه می شوند.

این مایعات قابلیت ادامه پلیمر یزاسیون و رشد مولکولی را دارند. مایع آکریلیت با مواد افزودنی لازم و بخصوص یک عامل پخت (مثل پرکلرواتیلن و یا تری کلرواتیلن ) فرموله شده که با استعمال آن ، سطوح اجسام از طریق عمل پخت به یکدیگر چسبانده می شود.

عمل پخت و یا کامل شدن تشکیل اتصال از طریق اعمال حرارت( با بکارگیری یک درجه حرارت ثابت) در یک کوره و یا پرس گرم انجا م می شود.

قبل از اینکه حلال از چسب خارج شود حرات باعث ایجاد ژلاسیون می شود چسب های آکریلیت به علت استحکام پائین به عنوان چسب ساختاری بکار نمی روند از آنها در چسباندن صفحات پلاستیکی ، ورقه های فلزی ( در تهیه قطعات لازم اتومبیل ، کشتی و هواپیما)، ورقه های اکریلیک ، شیشه ، چوب ، چرم و پارچه به یکدیگر استفاده می کنند چسب پلی (متیل متاکریلیت) نمونه ای از اکریلیت هاست ، این چسب در برابر قلیا ها ، اسیدها نمک ها ، مواد سوختی ، اب و شرایط اتمسفری مقاومت دارد . در برابر باکتری ها و قارچ ها نیز فاسد نمی شود.

خواص الکتریکی خیلی خوبی داشته و بنابراین در صنایع الکتریکی جهت اتصال قطعات و عایق کاری بکار می رود.

خواص فیزیکی آن تا حد مطلوب توسط نرم کننده ها و یا موادی که قابلیت اختلاط پذیری با آنها را دارد.

درجه حرارت کاربرد مجاز برای این چسب از تا می باشد . این چسب در برابر الکل ها حلال ها ی قوی و هیدروکربورها ( آرو ماتیک و کلره) آسیب پذیر می باشد.

- سیانو آکریلیت

آلکیل سیانو اکریلیت به مقدار زیاد تولید و بعنوان چسب قطره ای فرموله و مصرف می شود . این ترکیب میل شدیدی به واکنش پلیمریزاسیون آنیونی دارد . برای جلوگیری از واکنش مقدار بسیار کمی از اسدیهای آلی به آن اضافه می گردد تا محیط کمی اسیدی باشد . مقدار بسیار کمی از یک باز دارنده رادیکال آزاد هم ، برای جلوگیری از پلیمر یزاسیون رادیکالی به ان اضافه می شود. برای تنظیم گرانروی این چسب و بالا بردن آن می توان انواع پلیمرهای خالص نظیر پلی (متیل متاکریلیت) و یا ABS را در چسب حل نمود.

قدرت مقاومت در برابر ضربه برای دو جسم به هم چسبیده شده را می توان با اضافه نمودن ترکیباتی نظیر فسفات های تری آلکیل به فرمول چسب زیاد نمود.

مقاومت پیوند بین اجسام به هم چسبیده شده در مقابل حرارت را می توان با افزودن ترکیباتی نظیر ایندریدمالئیک یا آسکیل فتالات به فرمول چسب افزایش داد و همچنین مقاومت پیوند بین دو جسم در مقابل رطوبت و اب را می توان با اضافه نمودن مقداری کربنات کلیسم یا کربنات با ریم به فرمول چسب افزایش داد چسب فرموله شده قطره ای را در درجه حرارت اتاق می توان تا حدود یک سال و در درجه حرارت های پائین تر به مدت بیشتر نگهداری نمود.

علت چسبیدن دو جسم به همدگیر توسط این ترکیب پلیمر یزه شدن لایه نازکی از آن بین سطوح جسم ، در حضور کاتالیزور بازی( باز ضعیفی مثل ذرات آب در محیط ، الکل و یا قلیائیت خود جسم ) می باشد.

پلی (الکیل سیانواکریلیت)

باز ضعیف ، ابتدا محیط اسیدی چسب را خنثی نموده و سپس بعنوان کاتالیزور واکنش پلیمریزاسیون آنیونی عمل می نماید. خصوصیات بارز چسب های سیانواکریلیت عبارتنداز:

الف- مایع بیرنگ بصورت خالص و کاملاً روان هستند.

ب- جهت چسباندن دو جسم ، حرارت لازم نیست و این چسب ها بدون حلال هستند.

ج- برای خشک شدن ضمن عمل چسباندن نیاز به کاتالیزور ندارند.

د- چوب ، فلزات ، شیشه ، پلاستیک را بر ، سرامیک چینی و تقریباً کلیه مواد را خیلی سریع و محکم به همدیگر می چسبانند.

ه مقدار بسیار کمی از چسب برای چسباندن دو جسم لازم است. ( برای مثال ، یک قطره برای یک را پنج مربع از سطح جسم)

و- سرعت چسباندن از 3 ثانیه تا حدود 3 دقیقه بر حسب نوع جسم متغیر است.

ز- اتصال چسبی بین دو جسم در برابر مواد شیمیایی مثل الکل ها ، بنزین ، روغن و اکثر حلال ها مقاوم است.

ح- پیوند چسبی دو جسم در برابر حرارت از - تا مقاوم است . (می توان مقاومت حرارتی آن را با اضافه نمودن یک ماده مناسب افزایش داد).

ط- قابلیت ذخیره سازی و نگهداری آن نسبتاً زیاد و در حدود یک سال است .

ی بوی تند و اشک آور داشته ، غیر سمی است بطور نسبی ارزان است.

این چسب ها دارای معایبی نیز می باشند. از جمله اینکه تنها اجسامی را بخوبی به هم می چسابند که دارای سطوح صیقلی و صاف باشند . تمایل شدید به چسبندگی سریع به پوست شخص و همچنین مقاومت کم در مقابل رطوبت زیاد و درجه حرارت های بالاتر از دارند.

برای اشنائی با مقدار مصرف چسب های سیانو آکریلبت در سطح جهان می توان به امار سال 1978 توجه نمود.در این سال حدود 275000 پوند چسب برای چسباندن حدود هشت بیلیون قطعه به همدیگر به مصرف رسیده است ، میزان مصرف این چسب سال به سال افزایش یافته است.

چسب, ترموپلاستیک, پلی وینیل استات, پلی وینیل الکل

 

ترموست و ترموپلاست در پلیمر ها به چه معناست؟

ترموپلاستیک ( Thermoplastic) یا گرمانرم به پلیمرهایی گفته می‌شود که با افزایش دما بدون تغییر شیمیایی ذوب می‌شوند. این پلیمرها را می‌توان به دفعات ذوب و دوباره جامد نمود. چنین پلیمرهایی در حالت مذاب مانند مایعات جاری می‌شوند و از این لحاظ با پلیمرهای دارای اتصالات عرضی متمایزند. گرمانرم‌ها در دمای بیش از دمای انتقال شیشه‌ای خود، منعطف هستند. اغلب گرمانرم‌ها در دمای کمتر از نقطه ذوب خود حاوی مناطق بلورینی هستند که بین نواحی آمورف قرار دارند. نواحی آمورف، ویژگی کشسانی و نواحی بلورین، استحکام و صلبیت را به ماده می‌بخشند. در دمای بیش از نقطه ذوب، نواحی بلورین از بین رفته و گرانروی به شدت کاهش می‌یابد. گرمانرم‌ها را می‌توان به طور پیوسته در چرخه ذوب/انجماد قرار داد. این ویژگی، گرمانرم‌ها را قابل بازیافت می‌سازد. بلورینگی، مهم‌ترین معیار طبقه‌بندی گرمانرم‌ها است. برخی گرمانرم‌ها در نواحی بلورین قرار نمی‌گیرند. این پلاستیک‌ها، آمورف نامیده می‌شوند و اغلب شفافند. مهم‌ترین گرمانرم‌های آمورف، پلی استایرن، پلی کربنات و پلی(متیل متاکریلات) هستند. گروه دیگر گرمانرم‌ها، توانایی بلورینگی را دارند. از آنجا که این پلاستیک‌ها همزمان حاوی نواحی بلورین و آمورف هستند، نیمه بلورین خوانده می‌شوند. از این خانواده می‌توان به پلی اتیلن، پلی پروپیلن، پلی آمیدها و پلی(اتیلن ترفتالات) اشاره کرد. سرعت و میزان بلورینگی به انعطاف پذیری زنجیر بسپار بستگی دارد. گرمانرم‌های نیمه بلورین مقاومت بیشتری در برابر حلال‌ها و مواد شیمیایی دارند. اگر اندازه بلورها بیشتر از طول موج نور باشد، ماده کدر خواهد بود. گرمانرم‌های نیمه بلورین در دمای کمتر از دمای انتقال شیشه‌ای، شکننده می‌شوند. این دما را می‌توان با افزودن نرم کننده کاهش داد. همبسپارش و ایجاد شاخه‌های جانبی در بسپار نیز راه دیگری برای کاهش دمای انتقال شیشه‌ای است. فهرست گرمانرم‌ها اکریلونیتریل بوتادین استایرن (ABS) پلی آمیدها پلی(اتر اتر کتون) (PEEK) پلی اتیلن (PE) پلی(اتیلن ترفتالات) (PET) پلی(اتیلن وینیل استات) (EVA) پلی(اتیلن وینیل الکل) (EVOH) پلی استال (POM) پلی استایرن (PS) پلی بوتیلن (PB) پلی(بوتیلن ترفتالات) (PBT) پلی پروپیلن (PP) پلی(تترا فلوئورو اتیلن) (PTFE) پلی(لاکتیک اسید) (PLA) پلی(متیل متاکریلات) (PMMA) پلی(وینیل استات) (PVA) پلی(وینیل الکل) (PVAl) پلی(وینیل کلرید) (PVC) پلی(وینیلیدن کلرید) (PVDC) سلولز استات ترموست ( Themoset) یا گرماسخت به پلیمرهایی گفته می‌شود که در اثر اعمال حرارت در آنها پیوندهای عرضی با واکنش‌های شیمیایی ایجاد می‌شود و در نتیجه وزن مولکولی متوسط آنها بالا رفته و به حالت یکپارچه صلب درمی‌آیند. انواع ترموست ها: ۱) سیلیکونها : سیلیکونها دارای مقاومت حرارتی بسیار خوبی هستند . خواص مکانیکی با تغییر درجه حرارت تغییر کمی میکند .یکی از مواد تشکیل دهنده این ماده سیلیسیم است که دیگر پلاستیکها چنین نیستند. سیلیکونها بعنوان ترکیبات قالبگیری ، رزینهای ورقه ای و بعنوان عایق در موتورهای برقی استفاده می شود اما مقاومت آنها در مقابل مواد شیمیایی کم است . ۲) پلی استرها : پلاستیکهای پلی استر ، داکرون ، دیپلون و ویبرین دارای مقاومت خوردگی شیمیایی ضعیفی هستند .مورد استفاده اصلی پلی استر ها در کامپوزیتها بصورت الیاف می باشد . مثلا کامپوزیت پلی استر تقویت شده و شیشه دارای چنا ن مقاومتی میشود که در بدنه اتومبیل و قایق مورد استفاده می گردد . ۳) فنولیکها : مواد فنولیکی(باکلیت) ،دارز ، رزینوکس از قدیمی ترین و معروفترین پلاستیکها هستند .این مواد عمدتا بر اساس فنول فرم آلدییدها هستند. کاربردهای آن عبارتند از : بدنه رادیو ، تلفن ، پریز ، پمپ ، سر دلکو و غلطکها

 

۰

تحقیق درباره حر بن یزید ریاحی و شهادت در کربلا

 تحقیق رایگان

تحقیق درباره حر بن یزید ریاحی و شهادت در کربلا
تحقیق درباره حر بن یزید ریاحی و شهادت در کربلا

حر بن یزید ریاحی و شهادت در کربلا             

حر بن یزید ریاحی که از سپاه کوفه به سپاه امام حسین علیه السلام ملحق شده و توبه کرده بود، با شادمانی به استقبال شهادت رفت و فرزند پیامبر را یاری کرد.

او نزد امام رفت و گفت:« من اولین کسی بودم که راه را بر تو گرفتم. به من اجازه ده تا اولین کشته باشم، به امید اینکه در قیامت با جدت مصافحه کنم.»

امام فرمود:« تو از کسانی هستی که خدا توبه آنها را پذیرفته است.»

پس اولین کسی که جلو افتاد و با سپاه دشمن مبارزه کرد حرّ بود.

او در روز عاشورا دلیرانه می جنگید و رجز می خواند:« من حّر هستم که میزبان میهمان‌هایم. شمشیرم را بر شما فرود می آورم و از بهترین کسی که ساکن سرزمین بلا شده است حمایت می کنم. می زنم شما را و باکی ندارم.»

حر بن یزید به اتفاق زهیر بن قین با دشمن پیکار می کردند. هر گاه یکی از آنها در محاصره دشمن قرار می گرفت، دیگری او را از محاصره بیرون می آورد، و مدتی به این گونه پیکار کردند. اسب حرّ زخمی شد اما او همچنان سواره پیکار می کرد و رجز می خواند تا این که مردی به نام « یزید بن سفیان » که با حر دشمنی دیرینه داشت به او حمله کرد ولی حرّ به او هم امان نداد و او را از دم شمشیر گذراند.

پس از آن فردی به نام «ایوب بن شرح» تیری به اسب حر زد و آن را از پای در آورد. حرّ بناچار از اسب پیاده شد و پیاده رزمید تا بیش از چهل نفر را به قتل رساند. در این هنگام بود که لشگر پیاده نظام عمر بن سعد بر او حمله ور شدند و او را به شهادت رساندند.

امام علیه السلام بر بالین حرّ نشست و خون از چهره او پاک کرد و این جملات را فرمود:« تو حر و آزادی، همان گونه که مادرت بر تو نام «حرَ» را نهاد، تو در دنیا و آخرت حرّ و آزاده هستی.» 

یکی از اصحاب امام علیه السلام در رثای حرّ این گونه سرود:« نیکو آزاده‌ای بود حرّ که از قبیله بنی ریاح است. او هنگامی که نیزه ها بر او فرود می آمدند صبور و شکیبا بود. و نیکو حرّی بود؛ چرا که خود را فدای حسین کرد و صبح هنگام جان خود را نثار کرد.»

بعضی این اشعار را به امام حسین علیه السلام نسبت داده اند.