راهنما :
با خیال راحت خرید کنید .پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست .در صورت هرگونه مشکل در خرید آنلاین و دریافت فایل با شماره 09159886819 - صارمی اسمس بدهید .

۰

تحقیق درمورد معنا و انواع عرفان

 تحقیق رایگان

تحقیق درمورد معنا و انواع عرفان
تحقیق درمورد معنا و انواع عرفان

 

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان اقدام پژوهی گزارش تخصصی

عرفان

عالی­ترین خصیصه­­ی یک انسان متحول و جاندار آگاهی اوست. انسان آگاه در معنای کل، انسانی است که به علل وقایع محیط اطراف خود در هر زمینه‌ای آگاهی دارد و به دلیل اینکه با پیشینه و تغییر و تحول در بین تمامی امور آشنا است، هرگز شیفته و فریفته ظواهر و جلال خیره‌کننده آن می‌شود که برای جلب توجه و گاهی به منظور مردم فریبی آراسته می‌گردد. انسان آگاه هرگز تحت تأثیر مادیات و زور و قدرت قرار نمی‌گیرد. به همین دلیل در ابراز عقیده و علایق خود که مصالح عمومی را در بر خواهد داشت، هیچ گونه ترسی را به خود راه نمی‌دهد و با درنظرگرفتن آگاهی خود به آغاز و انجام و حتی از مرگ نمی‌ترسد.

لغت "عارف" که در عرفان یعنی "آگاهی"، همین معنی را دارد. به همین علت عارف را آگاه نامیده‌اند و عارف به شخصی می‌گویند که به تمامی امور اطراف خود چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی آگاهی داشته باشد. آگاهی همواره توانایی را به همراه دارد و شخص آگاه همیشه توانا است.

توانا بود هر که دانا بود                                    ز دانش دل پیر برنا بود

و یا به گفتة خواجه عبدالله انصاری عارف مشهور قرن پنجم هجری: « نور تجلی به‌طور ناآگاه می‌آید، ولی بر دل آگاه می‌آید»  و «سرمای همه گناهان جهل است و دلیل همه نیکی‌ها که آگاهی است.»

مبانی عرفان:

مبانی فلسفه عرفان ایرانی- اسلامی در چهار بخش مهم به شرح زیر تقسیم شده است: وحدت وجود، کشف و شهود، دانش معنوی، مراحل تربیت معنوی.

وحدت وجود:

بدین معنی است که حقیقت را واحد و احدیت را منشأ تمام مراتب وجود می‌دانستند و معتقد بودند که وجود حقیقی منحصر به حق است و دیگران پرتویی از نور فیض او هستند. در الهیات معنوی، معنوی وحدت، یگانگی حق است و خالق و مخلوق از هم جدا می‌باشند و تنها رابطه علت و معلولی دارند.

صوفیان این عقیده را با بیان اینکه هیچ چیز جز خدا حقیقت ندارد، تعدیل کرده و تعلیم دادن به که خالق و مخلوق یکی هستند و حقیقت خالق است و مخلوق را سایه و پرتوی از خالق می‌دانستند. اوست که وجود حقیقی و مطلق و منبع وجود است(شرم پیشوایان و پیروان وحدت وجود در این تألیف آمده است). آب نابسته بی‌رنگی ادبی شکل است و چون بسته شده، گاهی به صورت یخ درآمد و گاه به صورت برف بود ژاله درمی‌آید. بنگر که یخ و برف و ژاله همان آب بسیط بی‌رنگ است یا نه؟ و چون زمان بگذرد همان آب نام خواهد گرفت یا چیز دیگر؟ پس هرکس که شناخت است و چشم حقیقت ­بین دارد تمامی مراتب و کیفیات را آب می‌داند و کسی که نادان است در بند لباس و کیفیت و غیربینی می‌ماند، فرق عارف و جاهل نیز همین است. عارف می‌گوید که تمامی ذرات موجودات مظهر حقیقت هستند و علم به هر کدام از آن‌ها نیز در حقیقت علم به یکی از مظاهر حق است. بنابراین در کلیه علوم جلوه مقصود و زیبای محبوب پیدا است و در همه چیز می‌توان حقیقت را جستجو و دقت عقلی در هر عملی آدمی را به سوی حقیقت می‌کشاند.

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی