بازنویسی حکایت بازنویسی حکایت چون یونس علیه السلام از شکم ماهی نجات یافت پایه دهم
پایه دهم صفحه ی ۱۱۰ حکایت نگاری
انشا شماره یک
حکایت نگاری پایه دهم درم مورد یونس علیه السلام از شکم ماهی نجات یافت
«چون یونس علیه السلام از شکم ماهی نجات یافت،متفکر بود و کمتر سخن می گفت. یکی از موجب سکوت و سبب خاموشی پرسید. گفت: سخن، مرا از حبس شکم ماهی انداخت تا وجودم در آتش وحشت شمع وار بگداخت. خاموشی با سلامت، به از گفتن با ملامت». نگارستان
بازنویسی: در زمان های قدیم حضرت یونس که از شکم ماهی(نهنگ) نجات یافت بسیار متفکر بود و دائم در فکر فرو می رفت و کمتر سخن می گفت. یکی از مردم علت و سبب سکوت و کم حرفی حضرت یونس را پرسید. حضرت گفت: سخن موجب شد که من در شکم ماهی افتادم و آن زمانی که در شکم ماهی بودم از ترس و وحشت هم چون آتشی سوزان وجودم در حال سوختن بود و هم چون شمع ذره ذره در حال گداخته شدن و آب شدن بودم. بنابراین خاموشی و سکوت با سلامتی و تندرستی بهتر است از پرحرفی و سخن گفتن با پشیمانی.
از این حکایت این گونه نتیجه گیری می کنیم که هر چه انسان قبل از سخن گفتن تفکر کرد و یا کمتر سخن بگوید کمتر مورد خشم و عذاب و بازجویی قرار می گیرد. زیرا با کمتر سخن گفتن بار گناهان انسان کمتر می شود و در نهایت پشیمانی و ندامت از گفتن سخنان بدون فکر و بدون ریشه کمتر خواهد بود و انسان با آرامش فکری و سلامت جانی بیشتری به زندگی خود تا لحظه ی مرگ و بعد از مرگ ادامه می دهد.
انشا شماره دو
هنگامی که حضرت یونس (ع) از شکم ماهی نجات پیدا کرد ، از آن پس ، کمتر صحبت می کرد و بیشتر وقت خود را به تفکر می گذرانید . شخصی علت سکوتش را پرسید
فرمود : زبان و سخن گفتن بی جا موجب گرفتاری من در شکم ماهی شد و وجود همچون شمع من از ترس و وحشت سوخت و گداخت .
اگر سالم باشی و ساکت ، بسیار بهتر است از اینکه از روی سرزنش و ملامت سخن بگویی .
این حکایت ارزش و بهره ی سکوت برای انسان ها را منتقل می کند، چرا که از سکوت ضرری نمی رسد و از سخن بی جا ممکن جان خود را از دست بدهی.