حکایت نگاری پایه یازدهم صفحه ۱۲۲ با موضوع یکی را شنیدم از پیران مربی که مریدی را همی گفت
حکایت نگاری پایه یازدهم صفحه۱۲۲
انشاء شماره یک
بازنویسی حکایت یکی را شنیدم از پیران مربی که مریدی را همی گفت
«یکی را شنیدم از پیران مربی که مریدی را همی گفت: ای پسر، چندان که تعلّق خاطر آدمیزاد به روزی است اگر به روزی ده بودی به مقام از ملائکه در گذشتی».
از جانب یکی از بزرگان که پرورش دهنده ی شاگردان زیادی بود به یکی از شاگردان خود گفت: ای پسر، این چنین که نسبت به روزی و مزد تعلق خاطر داری و به آن وابسته هستی اگر نسبت به روزی دهنده و مزده دهنده وابستگی داشتی در مقام و مرتبه ای بالاتر از فرشته ها قرار می گرفتی.
هدف از این حکایت پند دهی است و تربیت و آداب به شاگردان را به روش صحیح نشان می دهد و به شاگردان خود درس زندگی می دهد و خاطر نشان می کند که همانطور که انسان به درآوردن روزی توجه نشان می دهد همان طور نیز باید نسبت به روزی دهنده ی اصلی توجه نشان دهد و شکرگزار نعمت های بی کران او باشد که اگر به تک تک همه ی روزی های نازل شده توجه می شد و شکر گزار او می شد انسان در مقام بالاتر از فرشتگان قرار می گرفت
انشاء شماره دو
خداوند در قرآن کریم خود را روزی رسان حقیقی موجودات معرفی می کند و می فرماید:
«اِنَّ اللّه هُوَ الرّزاق ذو القُوَّةِ الْمتین؛ همانا روزی بخش خلق، تنها خداست که صاحب قوت و اقتدار است». (طور: 58)
و در آیه ای دیگر، از این مرحله فراتر رفته و رساندن رزق و روزی به جنبندگان را بر خود لازم و حتمی دانسته و فرموده است:
وَ ما مِنْ دابَّةٍ فی الارضِ اِلاّ عَلَی اللّه رِزْقُها؛ (هود: 6)
هیچ جنبنده ای بر روی زمین نیست، مگر آنکه بر خدا لازم است روزی اش را برساند.
توجه به این نکته که خداوند، روزی رسان آدمیان است، بدون آنکه منافاتی با تلاش و فعالیت آنها داشته باشد، نویدی است به انسان ها که در خود احساس آرامش کنند و هیچ گاه در هیچ شرایطی از خداوند خویش ناامید نشوند. همچنین، آگاهی انسان از این مطلب، بدگمانی او را نسبت به پروردگارش از میان می برد و وی را از ادب بندگی دور نمی سازد. بنابراین آدمی هم می تواند خود در به دست آوردن رزق و روزی در حد توان تلاش کند و در عین حال، هرگز غصه روزی خویش را نخورد. از امام حسن مجتبی علیه السلام در این باره حدیثی زیبا با این مضمون نقل است:
در طلب روزی، مانند کسی که برای پیروزی پیکار می کند، مکوش و به تقدیر نیز چندان تکیه مکن که مانند شخص تسلیم شده، هیچ تلاشی نکنی. در جست وجوی فضل و روزی خدا برآمدن، از سنت است و انتخاب راه اعتدال در طلب روزی، از عفت است. نه پاکدامنی، مانع روزی است و نه حرص، سبب افزایش روزی؛ چرا که روزی، قسمت شده است و حرص ورزی، موجب افتادن در ورطه گناه است.
نکته دیگری که سبب می شود، آدمی رزق و روزی را تنها از خدا بداند؛ نه از عقل و درایت و تلاش، آن است که چه بسا انسان های عاقل و تیزبین که در به دست آوردن روزی دلخواه خویش ناکام می مانند و درمقابل، بسا آدمیان ساده اندیش و بی تدبیر که زندگی آنها سرشار از نعمت و رزق الهی است.
یکی از نویسندگان می گوید:
افعال خدا روی قاعده واحد نیست که به عقل و قیاس بگنجد. گاه به کسی که راه مجاهده و ریاضت می رود، کرامت و ولایت می بخشد و او را به کمال وصال می رساند و گاهی نیز کسانی را بی مجاهده و ریاضت به مقصود می رساند و در عوض، عده ای را که مجاهده کرده اند و راه ریاضت پیش گرفته اند، محروم می کند. [همچنین] چه بسا انسان های عاقل که راه ها بر روی شان بسته می شود و ای بسا آدمیان جاهل که [درهای رحمت به روی شان باز و] از رزق و روزی [خوبی] بهره مند می شوند.
بنابراین، همان گونه که سعدی در حکایت خویش آورده، کار عاقلانه آن است که تعلق خاطر آدمیان به جای روزی، به روزی ده باشد و بس.
به تعبیر خود سعدی:
فراموشت نکرد ایزد در آن حال که بودی نطفه ای مدفون و مدهوش
روانت داد و طبع و عقل و ادراک جمال و نطق و رای و فکرت و هوش
کنون پنداری ای ناچیز همت که خواهد کردنت روزی فراموش